2-4- اثربخشی کنترل های داخلی.. 3
2-5-1- کنترلهای داخلی عملیاتی (اداری ). 3
2-5-2- کنترلهای داخلی حسابداری (مالی). 4
2-5-2-1- انواع کنترلهای داخلی حسابداری (مالی). 4
2-6- ابزارهای دستیابی به کنترلهای داخلی.. 4
2-7- قابلیتهای کنترل داخلی.. 6
2-8- محدودیتهای ذاتی سیستم کنترل داخلی.. 7
2-10- میزان شناخت از کنترلهای داخلی.. 8
2-11- ویژگیهای اجزای دستی و خود کار کنترلهای داخلی مربوط به برآورد خطر توسط حسابرس.. 9
2-12- محدودیتهای کنترلهای داخلی.. 11
2-14- فرایند ارزبایی خطر توسط واحد مورد رسیدگی.. 15
2-15- سیستم اطلاعاتی(شامل فرایندهای تجاری مربوط ، مرتبط با گزارشگری مالی و اطلاعرسانی). 16
2-18- برآورد خطرهای تحریف با اهمیت.. 21
2-19- خطرهای عمده مستلزم توجه خاص حسابرس.. 22
2-19-1- خطرهاییکهآزمونهای محتوا، بهتنهایی شواهد حسابرسی مناسب و کافی برای آنها فراهم نمیکند. 24
2-19-2- تجدید نظر در برآورد خطر. 25
2-20- برنامه ریزی حسابرسی.. 25
2-21- ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی.. 26
2-1- مقدمه
گسترش و پیچیدگی روز افزون و شتاب آمیز واحد های اقتصادی در جهان پیشرفته امروز، نیازهای ناشی از کمبود منابع و افزایش رقابت، وجود انواع مخاطرات در زمینه های مالی، اداری و تجاری که هدفها و سیاستهای سازمانی آنها را چه از درون و چه از برون به شدت تهدید می کند، سبب شده است تا کنترل مستقیم و انفرادی این گونه واحدها ناممکن شود و نیاز به استقرار سیستم اثربخش کنترل داخلی مورد توجه ایشان قرار گیرد. (انصاری و همکاران، 1388)
حسابرسان مستقل یک ارزیابی از کنترل داخلی را بهعنوان مبنایی برای تعیین میزان کار لازم برای صاحبکار انجام میدهند. ارزیابی آنها از سیستم کنترل داخلی میتواند بر زمان و حدود روشهای حسابرسی اثر بگذارد. کیفیت کنترل داخلی میتواند رابطهی مستقیم با میزان آزمونهای محتوا داشته باشد، بهطوریکه حسابرسان عموماً در صورت وجود کنترل داخلی با کیفیت، حجم رسیدگیها را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش میدهند.
برداشت افراد از اصطلاح کنترل داخلی متفاوت است. این امر باعث سردرگمی بازرگانان، قانونگذاران، تدوینکنندگان مقررات و دیگران را به دنبال داشته است. این برداشتهای ناهمگون و انتظارات متفاوت، مشکلاتی را برای واحدهای اقتصادی بهبار میآورد. چنانچه در قوانین، مقررات یا دستورالعملها واژه «کنترل داخلی» بهکار میرود بی آنکه تعریفی صریح و روشن از آن آورده شود آنگاه بر دامنه مشکلات افزوده میشود.
2-2- کنترل داخلی
2-3- تعریف کنترل داخلی
کنترل داخلی فرآیندی است که به منظور کسب اطمینان معقول(نسبی) از تحقق اهدافی که توسط هیئت مدیره، مدیریت و سایر کارکنان یک واحد اقتصادی برقرار میشود، اطلاق میگردد. حسابرس باید از کنترلهای داخلی مرتبط با حسابرسی شناخت کسب کند. حسابرس از شناخت کنترلهای داخلی، برای شناسایی انواع تحریفهای بالقوه، ارزیابی عوامل مؤثر بر خطرهای تحریف با اهمیت و طراحی ماهیت، زمانبندی اجرا و میزان روشهای حسابرسی لازم استفاده میکند. کنترل های داخلی فرایندی است که به وسیله مدیریت و سایر کارکنان طراحی و اجرا میشود تا از دستیابی به اهداف واحد مورد رسیدگی در زمینه قابلیت اعتماد گزارشگری مالی، اثربخشی و کارایی عملیات و رعایت قوانین و مقررات مربوط، اطمینانی معقول بدست آید. از این رو، کنترل های داخلی برای شناسایی آن دسته از خطرهای تجاری طراحی و اجرا میشود که دستیابی به هر یک از این اهداف را تهدیدمیکند.
این اهداف به پنچ گروه زیر دستهبندی میشوند:
* اثربخشی و کارآیی عملیات
* قابلیت اعتماد گزارشدهی مالی
* رعایت قوانین و مقررات مربوط
* تشویق کارکنان به رعایت رویههای واحد تجاری و سنجش میزان رعایت رویهها
* حفاظت داراییها در برابر ضایع شدن، سوءاستفاده و تقلب.
کنترل داخلی یک فرآیند است. کنترل داخلی، خود هدف و غایت نیست بلکه ابزاری برای دستیابی به اهداف است. کنترل داخلی بهدست کارکنان واحد اقتصادی طراحی و اجراء میشود. کنترل داخلی فقط آمیزهای بیروح از فرمها و دستورالعملها نیست، بلکه مشارکت تمامی کارکنان واحد اقتصادی را میطلبد. از کنترل داخلی تنها انتظار میرود که برای مدیریت و هیئت مدیره واحد اقتصادی، اطمینانی معقول فراهم آورد نه اطمینانی مطلق. هدف کنترل داخلی، دست یافتن به اهداف است، اهدافی که در یک یا چند گروه متمایز و در عین حال شبیه بههم قرار میگیرند (استاندارد بین المللی 315).این تعریف از کنترل داخلی، به دلیل اینکه به زیر مجموعههای کنترل داخلی نیز توجه دارد، کلّی و فراگیر است. برای مثال، در صورت تمایل میتوان جداگانه برکنترلهای حاکم بر گزارشدهی مالی یا کنترلهای حاکم بر رعایت قوانین و مقررات، تمرکز کرد.
- ۹۷/۰۳/۲۰